Total search result: 202 (4990 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
ring topology U |
در حلقه بهم وصل هستند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
|
ring U |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
|
Other Matches |
|
|
base ring U |
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف |
|
|
loops U |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
|
|
looped U |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
|
|
loop U |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
|
|
standard U |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
|
|
standards U |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
|
|
write enable ring U |
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد |
|
|
positioning band U |
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه |
|
|
nest U |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
|
|
ferrules U |
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه |
|
|
ferrule U |
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه |
|
|
nests U |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
|
|
loop U |
حلقه درون حلقه دیگر |
|
|
loops U |
حلقه درون حلقه دیگر |
|
|
crisp U |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
|
|
looped U |
حلقه درون حلقه دیگر |
|
|
crisper U |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
|
|
crisps U |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
|
|
crispest U |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
|
|
cads U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
|
|
cad U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
|
|
bight U |
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل |
|
|
purled U |
حلقه حلقه شدن |
|
|
purl U |
حلقه حلقه شدن |
|
|
quoit U |
حلقه پرتاب حلقه |
|
|
purls U |
حلقه حلقه شدن |
|
|
convolute U |
حلقه حلقه کردن |
|
|
eye bolt U |
حلقه حلقه اتصال |
|
|
purling U |
حلقه حلقه شدن |
|
|
wreathy U |
حلقه حلقه شده |
|
|
adjusting ring U |
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم |
|
|
are U |
هستند |
|
|
ScriptX U |
هستند |
|
|
plants indigenous to that soil U |
هستند |
|
|
they are all of one mind U |
هستند |
|
|
there are numbers who U |
بسیاری هستند که |
|
|
they are at loggerheads U |
هر دو سنگ یک من هستند |
|
|
they are well matched U |
هم کفو هستند |
|
|
who are they? U |
انها کی هستند |
|
|
analogue U |
ی از حالت آنالوگ هستند |
|
|
they are well matched U |
حریف یکدیگر هستند |
|
|
analog U |
ی از حالت آنالوگ هستند |
|
|
analogues U |
ی از حالت آنالوگ هستند |
|
|
5, 7, 9 are odd numbers . U |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
|
|
The roads are obstructed. U |
جاده ها مسدود هستند. |
|
|
such as are happy U |
انهایی که خوشبخت هستند |
|
|
Such people are wicked . U |
اینگونه آدمها شر هستند |
|
|
series U |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
|
|
Take things as you find them. <proverb> U |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
|
|
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
|
|
The two are rhyming words . U |
این دو لغت هم قافیه هستند |
|
|
Price are fixed here . U |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
|
|
These football players are the pick of the bunch . U |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
|
|
numeric U |
که فقط حاوی اعداد هستند |
|
|
dialectical materialism U |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
|
|
However difficult the circumstances [are] , ... U |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
|
|
the ins U |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
|
|
X/OPEN U |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
|
|
great dangers impend over us U |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
|
|
things in possession U |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
|
|
This canary and its mate are in the same cage U |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
|
|
regular guy <idiom> U |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
|
|
the strangers in tehran U |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
|
|
I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
|
|
Prices are rising ( falling ) . U |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
|
|
arrays U |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
|
|
bank holiday U |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
|
|
array U |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
|
|
nut structure U |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
|
|
buffer U |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
|
|
People are looking for new ideas. U |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
|
|
What percentage of the people are literate? U |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
|
|
target audience U |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
|
|
the outer world U |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
|
|
modes U |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
|
|
mode U |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
|
|
finished U |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
|
|
downsize U |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
|
|
The twins look just like each other. U |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
|
|
anticlastic U |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
|
|
outs and ins U |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
|
|
a further 50 are in prospect U |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
|
|
Boys will be boys. U |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
|
|
capability U |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
|
|
hylotheism U |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
|
|
storage U |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
|
|
to feel a pang of guilt U |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
|
|
channelled U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
|
|
channeling U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
|
|
channeled U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
|
|
forms U |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
|
|
channel U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
|
|
channels U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
|
|
sig U |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
|
|
clock U |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
|
|
formed U |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
|
|
the iron interest U |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
|
|
queued U |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
|
|
form U |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
|
|
repertoire U |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
|
|
They are openly seeking his being sacked. U |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
|
|
clocks U |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
|
|
libraries U |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
|
|
library U |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
|
|
set U |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
|
|
setting up U |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
|
|
queues U |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
|
|
queueing U |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
|
|
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
|
|
queen's ware U |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
|
|
coresident U |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
|
|
rotaglider U |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
|
|
Where are the luggage trolleys? U |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
|
|
sets U |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
|
|
Where are the luggage trolleys? U |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
|
|
queue U |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
|
|
association for women in computing U |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
|
|
queued U |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
|
|
I cant get into these shoes. U |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
|
|
queues U |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
|
|
cyclic item U |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
|
|
ultramontane U |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
|
|
checks U |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
|
|
monogenism U |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
|
|
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . U |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
|
|
identity U |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
|
|
queue U |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
|
|
identities U |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
|
|
perspectives U |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
|
|
bank holiday U |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
|
|
checked U |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
|
|
1 and 2 are poles apart. <idiom> U |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
|
|
resource U |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
|
|
check U |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
|
|
perspective U |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
|
|
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
|
|
queueing U |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
|
|
haplont U |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
|
|
tabling U |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
|
|
fasts U |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
|
|
tables U |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
|
|
rapid U |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
|
|
synchronous U |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
|
|
microcomputer U |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
|
|
fasted U |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
|
|
tabled U |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
|
|
fastest U |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
|
|
parallels U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
table U |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
|
|
fast U |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
|
|
buffer pool U |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
|
|
sequential U |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
|
|
paralleled U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
paralleling U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
consistency check U |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
|
|
parallelling U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
parallelled U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
evolutionism U |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
|
|
serials U |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
|
|
serial U |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
|
|
parallel U |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
|
|
Well, now everyone's here, we can begin. U |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |
|
|
eye U |
حلقه |
|
|
hank U |
حلقه |
|
|
earring U |
حلقه |
|
|
fascias U |
حلقه |
|
|
fascia U |
حلقه |
|
|
wisp U |
حلقه |
|
|
coiled U |
حلقه |
|
|
coils U |
حلقه |
|
|
coil U |
حلقه |
|
|
eyeing U |
حلقه |
|
|
loops U |
حلقه |
|
|
convolutions U |
حلقه |
|
|
collar U |
حلقه |
|
|
vortex U |
حلقه |
|
|
vortexes U |
حلقه |
|
|
vortices U |
حلقه |
|
|
ran U |
حلقه |
|
|
curly U |
حلقه حلقه |
|
|
bell-flower U |
حلقه گل |
|
|
meshing U |
حلقه |
|
|
meshes U |
حلقه |
|
|
mesh U |
حلقه |
|
|
cycle U |
حلقه |
|
|
cycled U |
حلقه |
|
|
cycles U |
حلقه |
|
|
metamere U |
حلقه |
|
|
hoops U |
حلقه |
|
|
collars U |
حلقه |
|
|
curl U |
حلقه |
|
|
do while loop U |
حلقه WHILE/DO |
|
|
convolution U |
حلقه |
|
|
ear ring U |
حلقه |
|
|
whorl U |
حلقه |
|
|
whorls U |
حلقه |
|
|
ring aperture U |
حلقه |
|
|
wisps U |
حلقه |
|
|
gird U |
حلقه |
|
|
wreaths U |
حلقه گل |
|